خیلی از افراد این طور بیان می کنند که: ما وقتی با افراد جدیدی می خواهیم صحبت کنیم، در برابر جمع صحبت کنیم، از کسی درخواست کنیم و یا درخواست کسی را رد کنیم؛ به علت خجالتی بودنمان دچار این نشانه ها می شویم: سرخ شدن صورت قوز کردن عرق کردن عدم ارتباط چشمی صدای ضعیف و آهسته این پا و آن پا کردن خشک شدن آب دهان طپش قلب و… که در ادامه در بخش ویژگی افرادی که دچار خجالت و کمرویی هستند، بیشتر به این مورد پرداخته ام. فکر می کنید که شما چند نشانه از نشانه هایی که ذکر شد را در ارتباطات تان با دیگران دارید؟ وقتی که از افراد خجالتی این سوال را می پرسم، معمولاً عنوان می کنند که ۹۰ درصد نشانه هایی که ذکر شد را در در ارتباطاتشان با دیگران، می بینند. اما وقتی آنها را در برابر جمعی قرار می دهم (موقعیتی که آنها از آن هراس دارند و به قول خودشان خجالت می کشند) و از آنها می خواهم که صحبت کنند، تقریباً ۱۰ درصد نشانه ها را حضار می بینند. واقعیت این است که افراد خجول خیال می کنند که دیگران همه نشانه هایی که ذکر شده را در آنها می بینند در حالی که حتی همان نشانه هایی هم که از خود بروز می دهند، قابل کنترل است. به عبارت دیگر: فرد خجالتی وجود ندارد! اما خجولی گری وجود دارد! فرد خجالتی با نشان دادن رفتارهای خجولی گری باعث می شود که دیگران او را فردی خجول ببینند. به طور واضحتر میتوان اینگونه بیان کرد که فرد با نشان دادن رفتارهای افرادی که ما به آنها خجالتی میگوییم، خود را خجالتی نشان میدهد و در اصل آن رفتارها و احساسات است که باعث میشود به فرد برچسب خجالتی بودن بخورد و اگر این رفتارها و نشانه ها را که بیشترشان نیز به صورت مستقیم و برخی نیز به صورت غیرمستقیم قابل کنترل هستند را مدیریت کند، هیچکس برچسب خجالتی بودن به آنها نمیزند.
برای اینکه ما رفتار جدیدی را به عادت تبدیل کنیم، باید عملکرد مغز ما نیز تغییر کند و به واسطه آن نیز محل، تعداد و تراکم سیناپسها نیز در آن مدارها تغییر کند و این مسئله مستم ساخته شدن مواد و اجزاء سلولی جدید است و چنین روندی زمان بر خواهد بود. مثلاً: ما یک مهارت مثل ورزشهای رزمی را چگونه یاد می گیریم؟ در ابتدا ما آموزش می بینیم که چطور مشت بزنیم یا از پاهایمان به چه صورت برای زدن ضربه استفاده کنیم سپس شروع می کنیم به تمرین کردن ولی در ابتدا ممکن است که دست و پاهایمان دچار کوفتگی و گرفتگی شود اما ادامه میدهیم. اما پس از مدتی تمرین درست انجام دادن، آن مهارت برای ما تبدیل به عادت میشود و به صورت ناخودآگاه میتوانیم ضربات خوبی را با استفاده از دست و پا بزنیم و حتی بتوانیم در مسابقات مربوط به آن رشته نیز شرکت کنیم. مغز ما به شکلی طراحی شده که می خواهد هر چیزی را به عادت تبدیل کند تا انرژی کمتری مصرف کند، و ما هر چیزی زیاد تمرین کنیم به عادت تبدیل می شود و انرژی کمتری از ما می گیرد.
تپش قلب (گاهی آنچنان شدید است که فرد تصور می کند قلبش می خواهد از دهانش خارج شود) سردرد و یا سبکی سر دست های گره کرده لرزش صدا یا لکنت زبان و یا بند آمدن زبان قوز کردن لرزش اندام و احساس شل شدن پاها شانه های افتاده نفس نفس زدن عدم ارتباط چشمی برافروختگی (قرمز شدن پوست، خصوصاً صورت) اختلال گوارشی (تهوع، اسهال و یا دل درد) بازی کردن با لباس یا چیزی که در دستشان است خارش صورت عرق کردن (خصوصاً کف دستهای خیس و سرد) گوشه گیری خشکی دهان داوطلب نشدن تنش و سفتی عضلات (گردن و تنه) لبخند بی خودی اختلال در تمرکز حافظه و… برای اینکه بتوانیم این موارد را کنترل کنیم، به شما پیشنهاد میکنم که مقاله خجالتی هستیم یا خجولیگری میکنیم را مطالعه کنید.
همواره بهترین نتایج زمانی خلق می شوند که بتوانیم روی کلام و بیان خود کار کنیم اگر نتوانیم روی ارتباطات خود کار کنیم مطمئنا به مشکل بر می خوریم
باید سعی کنیم جملات مناسب کلام مناسب و محترمان را انتخاب کنیم در غیر اینصورت اگر فن بیان ما عاری از کلمات محترمانه باشد ممکن است از نظر دیگران بیان خوبی نداشته باشیم.
در دنیایس مدرن امروزی که ارتباطات پیچیده شده است صرف اینکه اطلاعات خشک و بیروح عرضه کنیم نمیتواند ما را برای رسیدن به جذابیت ارتباطی یاری کند.
همچنین رفتار هایی که ما را از داشتن
برای این منظور همواره باید روی نحوه برخورد خود تامل کنید و تفکرات خود را در جهت بهبود روابط به کار بگیرید.
من حس می کنم اگر قصد دارید تا ارتباط خوبی بگیرید باید به یکسری نکات توجه کنید
خب ! بستگی دارد به اینکه در چه فضایی و برای چه افردی می خواهیم صحبت کنیم . مثلا در مثالی که در مورد برادرم زدم برادر من در برخورد و صحبت با یک فردی که تحصیلات بسیار پائینی داشت هم همانطور لفظ قلم صحبت می کرد و خب نتیجه هم مشخصه است ، شخص مقابل متوجه نمی شد . لفظ قلم صحبت کردن در شرایط و زمان مناسب به کار رود در حقیقت رسمی بودن شما را نشان می دهد اما جز شرایط خاص تلاش کنید که ساده و روان صحبت کنید( فن بیان یعنی با توجه به مخاطب و با توجه به موقعیت، موثر صحبت کردن) . اصلاً توصیه نمی کنیم که در ارتباطاتمان و هنگام صحبت کردن نقش بازی کنیم چون کاملاً مشخص می شود و حس خوبی به مخاطب انتقال پیدا نمی کند.
به جای چه کمکی میتونم بکنم؟ ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ چه خدمتی ازمن ساخته است؟ به جای ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﻢ ! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ . به جای من نمیدونم! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ کمی زمان نیاز دارم تا پاسخش را پیدا کنم . به جای : ﺟﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﻟﺒﻢ ﺭﺳﯿﺪ ! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﻮﺩ . به جای چرا به بقیه بیشتر از من حقوق میدید؟ ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ میشه منو راهنمایی کنید که حقوق دریافتی خودم را چطوری افزایش بدم؟ و سود بیشتری به شرکت برسونم؟ به جای حقوق من به اندازه کاری که میکنم نیست⇐⇐⇐⇐⇐⇐ چه پیشنهادی دارید برای این که بتونم ضمن سود رسوندن به شرکت، درآمد خودم رو هم افزایش بدم؟ به جای : ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ ﺧﻮﺩﻡ ﺣﻠﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ .
آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد که روزبهروز بر تعداد مبتلایان به انواع و اقسام سرطانها افزوده میشود. بعضی از این سرطانها نامآشنا و گروهی دیگر بیماریهای نادری هستند که پیر و جوان نمیشناسند و فرد را با انواع و اقسام علائم ناخوشایند و روند درمانی دشوار روبهرو میکنند. شاید در ابتدا باور نکنید که سرطان تا چه حد میتواند یک فرد را ضعیف و ناتوان کند اما مهم است که در برخورد با بیماران، روحیهتان را حفظ کنید و حرفهای اشتباهی به زبان نیاورید. بیمار مبتلا به سرطان در وضعیت معلقی قرار دارد و برای زنده ماندن تقلا میکند. پس با صحبتهای تان بیماران را آزرده خاطر نکنید. مهم است که هنگام صحبت کردن با یک بیمار سرطانی واژهها را با احتیاط بیشتری انتخاب کنید. گاهی اوقات انجام کارهای خوشحالکننده برای یک بیمار بهتر از حرفهای بیهوده است. برای مثال اگر با دوست بیمارتان تلویزیون تماشا کنید یا برایش گل بفرستید خیلی بهتر از این است که بگویید«متاسفم که تو را بیمار میبینم، به تو زیاد فکر میکنم.» این نکات را دکتر باربارا اندرسون، محقق و پروفسور روانشناسی به شما گوشزد میکند. به هر حال برای پیشگیری از صحبتهای ناخوشایند توصیه میشود که این جملات را به زبان نیاورید تا شرایط روحی و روانی بیمار بدتر نشود و بتواند درد و رنج سرطان را با کمک شما راحتتر تحمل کند.
کاری از دست من ساخته است؟ تعارف رایجی است که شاید در موقعیتهای دیگر به کام طرف مقابل شما خوش بیاید اما در مورد بیمار سرطانی قضیه فرق میکند. به جای این پرسش بهتر است کاری برای بیمار انجام دهید که در آن شرایط قادر به انجام آن سؤال نیست. شاید به قدری خسته و بیحال باشد که نمیتواند به انجام دادن کاری فکر کند و ایدهای هم ندارد که شما چه کاری میتوانید برایش انجام دهید. ترسا ریان، وکیل ۵۲ سالهای است که از سرطان نجات یافته است. او در این زمینه شما را راهنمایی میکند:«اگر بیمار در خانه بستری شده به او پیشنهاد دهید که آخر هفته شام یا ناهار میپزید و به خانهاش میآورید. بپرسید کدام روز را ترجیح میدهد. اگر این کار برایتان مقدور نیست از او بخواهید که بخشی از خریدهای بیرون را برایش انجام دهید یا مراقب فرزندانش باشید و آنها را به پارک یا سینما ببرید. اگر همسر یا دوستی دارد که کارها را انجام میدهند، آنها را همیاری کنید.» به هر حال پیشنهادات شما میتواند برای چنین فردی مفید واقع شود اما اینکه یک سوال کلی بپرسید، برای فرد بستری فایدهای ندارد و شاید حرف شما را تعارف در نظر بگیرد. پس اگر قصد کمک دارید پیشنهادهایتان را با جزئیات مطرح کرده و برای عمل به حرفه ایتان آماده باشید.
درباره اهمیت فن بیان در تدریس و زندگی شخصی، قبلا صحبت کردهایم. شاید شما هم دچار این مشکل شده باشید که موقع گفتن حرف و مطلب بسیار مهم و تاثیرگذار در جمعی که جلویشان رودربایستی دارید؛ ناگهان زبانتان نچرخیده باشد و نتوانسته باشید کلمات را خوب و درست ادا کنید و علاوه بر اینکه اعتماد به نفستان را از دست دادهاید؛ نتوانستهاید منظورتان را برسانید. 1-1- چه جملاتی برای تمرین فن بیان مناسب هستند؟ شاید مسخره به نظر بیاید؛ اما تمرین مداوم جملات زیر به تقویت فن بیانتان کمک شایانی خواهد کرد: تاجر تو چه تجارت می کنی ؟ لای رولت رندهی لیمو رفته چه ژست زشتی سه سیر سرشیر سه شیشه شیر لیره رو لوله لوله رو لیره کانال کولر تالار تونل شیش سیخ جیگر سیخی شیش هزار کارل و لرل کارها رو رله کردن غولارو با قند گول می زنیم 2- نقشهای مختلف بازی کنید: یک فیلم یا کتاب داستان را انتخاب کنید. جملاتی را که افراد مختلف و با موقعیتهای متفاوت در آن بیان میکنند در نظر بگیرید و این جملات را با صدای بلند بگویید. در این تمرین، باید سعی کنید لحنهای مختلف و
موقعیتهای گوناگون را در صحبت کردنتان نشان بدهید. نکته مهم در این تمرین، این است که صدایتان را حتما ضبط کنید و بعدا با گوش دادن به آن، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید. 3- اخبار بگویید: شاید شما هم گاهی به شوخی سعی کرده باشید مثل گویندگان اخبار حرف بزنید. جالب است بدانید که این کار، یکی از تمریناتی است که باعث میشود توانایی شما در فن بیان و ادای صحیح کلمات و لحن جمله، بالا برود. میتوانید سایت های خبری را باز کنید و از روی آنها شروع به خواندن اخبار کنید. با گوش دادن به صدای ضبط شدهتان میتوانید بفهمید در چه مواردی باید بیشتر تمرین کنید. این مطلب را هم از دست ندهید: چگونه بر ترس از سخنرانی غلبه کنیم؟ 4- تمرین خودکار: این تمرین، یکی از مهمترین و پرکاربردترین تمرینها برای تقویت فن بیان شماست که بسیاری از روابط عمومیهای شرکتهای بزرگ دنیا، انجام آن را برای کارکنانشان ضروری کردهاند. این تمرین باعث میشود حین صحبت کردن فرم صورت و لبهایتان حالت ایده آل را حفظ کند و کلمات و حروف با تلفظ صحیح از دهانتان خارج شود. 4-1- روش انجام تمرین خودکار: برای انجام دادن این تمرین، یک خودکار یا نی یا هر جسم استوانه ای باریک را بین لبها یا دندانهایتان نگاه دارید و تلاش کنید بدون اینکه خودکار بیفتد؛ حرف بزنید. باید آنقدر این تمرین را انجام دهید تا بتوانید بدون مشکلی در نگه داشتن خودکار، طوری حرف بزنید که بقیه متوجه حرفهایتان بشوند.
۱۱- بر احساس غم غلبه کنید. چیره شدن بر افکار بد و احساس بدبختی، علاوه بر ساختن اعتماد به نفس به شما کمک میکند تا آن را به راحتی تبدیل به حسی قدرتمند کنید. معروفترین قطعات موسیقی، بزرگترین آثار هنری و شاهکارهای جهان ادبیات به دست کسانی ساخته شدهاند که عمق ناامیدی، باختن و تهی شدن از همهچیز را تجربه کرده و سپس این مفاهیم را شکست دادهاند. ۱۲- راهی که آغاز کردهاید را به پایان برسانید. برای خودتان هدف مشخص کنید. راهی که بدون داشتن هدف مشخص آغاز شود، به قول قدیمیترها به ترکستان ختم خواهد شد. پس از مشخص شدن هدف، خودتان را مجبور به طی کردن مسیر منتهی به آن کنید. هنگامی که شما هدفی را برای خود تعیین کرده و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار میبندید، به صورتی ناخودآگاه قدمهای محکمی در راستای ساختن اعتماد به نفس و افزایش اعتماد به نفس برداشتهاید. این شیوه از شما فردی خستگی ناپذیر، قدرتمند و مسلط بر اوضاع پیرامون خود میسازد. ۱۳- سعی نكنید با توسل جستن به كارهای ضد ارزشی و غیرانسانی، موفقیتی كسب كنید. به خود گوشزد كنید موفقیتی كه در گرو لطمه زدن به سجایای انسانی باشد، فاقد ارزش و ناپایدار است. ۱۴- محیط كاری شما به مثابه یك دهكده كوچك است. قطعاً هر حرف یا اظهارنظری كه در مورد همكارانتان انجام دهید، دیر یا زود به گوش آنان خواهد رسید. پس مراقب رفتار و سخنان خود باشید. شاید یك حرف نسنجیده و نادرست، رابطه شما را برای همیشه با دوستی خوب و همكاری شایسته و دلسوز قطع نماید و شما هرگز قادر به جبران این خسارات معنوی نباشید. ۱۵- با ترسهای خود مقابله کنید. هیچ چیز مانند تسلیم شدن در برابر ترسها نمیتواند اعتماد به نفس شما را نابود کند. همهی ما در زمانهای گوناگون ترس را احساس کردهایم. ما به عنوان پیشرفتهترین مخلوقات جهان هستی میتوانیم با تقویت نیروی شجاعت در برابر مشکلات بایستیم. استفاده از سلاح شجاعت و روبرو شدن با ترسها یکی از راههای اصلی و مهم ساختن اعتماد به نفس و قدرت بخشیدن به آن است. باید خودتان را از زندان تاریک ترسها رها کنید. ۱۶- اگر عادت یا ویژگی در شما وجود دارد كه باعث آزارتان می شود، با برنامه ریزی درست و اصولی آن را از خود دور كنید. مثلاً اگر اندام ناموزونی دارید، با انجام ورزش و رژیم های درست غذایی اندام خود را متناسب كنید. ۱۷- اگر می خواهید از پیشرفت خود اطلاع حاصل كنید، خود را نسبت به گذشته خودتان مقایسه كنید نه با دیگران. ۱۸- به موفقیتهای خود نگاهی بیندازید. از موفقیتهایی که تاکنون داشتهاید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید. ۱۹- همه روزه ما با انبوهی از ایده های مختلف كه متعلق به افراد پیرامون ماست، روبه رو هستیم. به باورهای خود ایمان داشته باشید و هرگز اجازه ندهید ایده های یأس آور دیگران، شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد و یا ریتم حركت شما را كند كند. ۲۰- بیاموزید که به خودتان انگیزه ببخشید. همهی ما لحظههای بدی را در زندگیمان تجربه کردهایم. بارها سر و کلهی لحظههای پر از تردید، سردرگمی و پریشانی در زندگی تکتک ما پیدا شده و ما در زمانهای اینچنینی احساس شکست و بدبختی کردهایم. ما باید بیاموزیم که در زمان بروز این احساسات منفی چگونه اعتماد به نفس از دست رفتهمان را دوباره به دست آورده و از نو بسازیم. اعتماد به نفس,تقویت اعتماد به نفس ,اعتماد به نفس بالا اعتماد به نفس بالا ۲۱-هر جایی از مسیر زندگی تان كه هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و احتیاج به تغيير مسیر دارید، بعد از حصول اطمینان از درستی مسیر جدید، بدون تاسف و تامل از خویش انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید كه باعث بهتر شدن نتيجه نهایی شما و میانبری براي رسيدن به هدفتان باشد. ۲۲- نیروی نگاه خویش را تقویت نمایید. اشخاص نظامی به خصوص آن هایی که در شغل فرماندهی بوده اند ناخودآگاه نیروی قدرتمندی دارند، درصورتی که میخواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید:« ساچمه ای سیاه را در وسط سینی بگذارید ، و تلاش کنید با نظر خویش از فاصله ۲ متری آنرا حرکت دهید.» ۲۳- فرزندان خویش را از كودكی به مستقل بودن ترغیب كنید و با دادن مسوولیت های مناسب با سن آنان، روحیه استقلال و اعتمادبه نفس آن ها را شكوفا سازید. ۲۴- هرروز کاری انجام دهید که سبب خوشحالی درونی یا لبخندی بر لبتان شود. ۲۵- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خویش مسلط باشید و قیافه انسان های شكست خورده را بخود نگیرید. ۲۶- فریب ظاهر جذاب اشخاص را نخورید. بسياري از جذاب ترین افرادی را که در دنیای اطراف مان سراغ داریم از ضعف شدید اعتماد به نفس رنج می برند. حتماً شما هم نام مرلین مونرو را شنیده یا دست کم یکی از عکسها و فیلم هایش را دیده اید. معروف است این هنرپیشه امریکایی که بعنوان یکی از زیباترین و جذاب ترین بازیگران سینما شناخته ميشود ، از ضعف شدید اعتماد به نفس رنج می برده است. بارها از وی نقل شده که هیچگاه تصویری مثبت و احساسی خوب نسبت بخود نداشته است. وی همواره و به اشتباه به عواملی نادرست مثل تائید سایرین براي کسب کردن حس رضایت و تعيين ارزش خویش نیاز داشت. ۲۷- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره سبب ميشود در برنامه هاي زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. براي جلوگيري از این بحران، برنامه روزانه ای براي خویش تهیه كنید و بر حسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و تلاش كنید در طی روز آن ها را به انجام برسانید.
سب اعتماد به نفس :باید جرات كنیم و حرف بزنیماما به موقع .حتی اگر احساس كنیم كه نمی توانیم ماهرانه از عهده آن بر بیاییم و از آنجایی كه ""اندیشه خاستگاه عمل را به وجود می آورد""باید از امروز این عبارت را با عزم راسخ و قاطع چندین بار در روز تكرار كنید"من جرات حرف زدن خواهم داشت" یادگیری اینكه به روشنی و با دقت سخن بگوییم:كسی كه بتواند به آسانی افكارش را بیان كند در قدم نخست احساس برتری میكنداما نفوذ مستقیم كلام بوضوح و دقتش بستگی دارهفقط جرات حرف زدن داشتن كافی نیست بلكه باید بتونیم منظور خودمون و به درستی بفهمونیمتوی بسیاری برخوردهای كوچك روزمره صراحت و روشنی كلام ما مانع از بروز گرفتاری و كدورت میشهپس از امروز تصمیم بگیر كه شیوه بیان خودت و به كمال مطلوب برسون. یاد بگیریم كه چگونه در بحث و مجادله مقاوم و مسلط باشیم:برخورداری از شهامت صراحت و دقت در مشاجره ها و مباحث (البته بی آنكه اجازه بدیم تسلیم یا مشوش بشیم)چاشنی زندگی روزمره ماست.من انسان های شریف و آبرومندی میشناسم و دیدم كه بدرستی از محق بودن خودشون اطمینان دارن اما فقط به علت آگاهی از ضعف بیانشون به جای اینكه واكنشی نشون بدن منفعلانه اجازه میدن كه مغلوب واقع بشن.این جور احساس ضعف گاهی میتونه به عصبانیت و خشم منجر بشه یادگیری اینكه چطور مخاطبان و جذب كنیم و تاثیر خوب بذاریم:افراد خوش برخورد و شیرین سخن پیوسته به محبوبیت و بویژه جذابیت خود اضافه میكننثمره داشتن بیانی گیرا و جذاب همچنین هنر یافتن واژه های دلپذیر و مناسب توافق و توجهیه كه توی قدم اول به دوستی و همدلی می انجامه.حتی بدترین نقطه ضعفهای جسمی كسایی كه با جذابیت صحبت میكنند پوشیده می شه.و هر قدر فردی نا خوشایند باشد فقط به كمك نیروی جاذبه بیان و با پرورش صدا تلفظ واژها و ذهن خود میتونه مورد پسند توجه و ستایش قرار بگیره نفوذ در دیگران:توانایی نفوذ در فكر و وضعیت روحی اطرافیان بسیار مطلوبه.انسانهای مشوش عصبی نا آرام و مضطرب در صورتی كه به همان شیوه همیشی مورد خطاب صورت گیرند واكنش نشون میدن.آرامش بخشیدن به عده ای و به اندیشیدن واداشتن عده ای دیگه (با عبارت های گویا و پر معنی )به معنای توانایی آفریدن تصویرهای مناسبه یاد بگیریم كه چگونه در حضور جمع قدرتمندانه سخنرانی كنیم:اجبار صحبت كردن در برابر جمع فقط برای افراد با تجربه پیش نمی آیددر هر انجمن یا اجتماع ساده هیچ كس نمی تونه مدعی داشتن نقش موثری باشه مگه با پشتوانه قدرت بیانی پرورش یافته در واقع هر قدر هم كم به موضوع تسلط داشته باشیم اگه بتونیم آرامش خودمون و حفظ كنیم به همون راحتی كه برای گروهی كوچیك صحبت میكنیم میتونیم برای هزاران نفر هم سخن بگوییم. برای اینگه گفتاری درست داشته باشیم باید؟ · باید روی گفتار خوتون تسلط پیدا كنید:این یعنی تسلط روی خود جوشی كلام هنگامی كه احساس میكنید نیازی به حرف زدن نیست خود را مم به گفتن ندانید و مراقب باشید كه فقط نكات مهم رو بگیداگه با آدم پر حرفی سر و كار دارید اجازه ندید كه وقتتون رو تلف كنهبا متانت و آرامش صحبت كنیدحتی اگه با لحن تندی مورد خطاب قرار گرفتیدشما هر چقدر هم كه كمرو باشید باز دوستان نزدیكی دارید كه در كنارشان احساس ناراحتی و خجالت نمی كنیدسعی كنید كه با همین نزدیكان احساسات خودتون و در میان بزارید واژه های دلخواهتون رو انتخاب كنید از بیان جمله های نسنجیده كه ناخواسته به زبان میاد خودداری كنید.مطمئن باشید هر جمله ای كه ادا میكنید بیانگر تفكر شماست · قاطعانه بر خورد كنید:حتی كم جرات ترین افراد نیز شجاعتی نهفته دارند همچنان كه افراد كمرو جسارتی بالقوه .شاید دیده باشی كه یه شخص مردد ناگهان رفتاری قاطع در پیش میگیرد .برای اینكه قاطع باشید چند تا عامل خیلی مهمه1-خود تلقینی با صدای بلند یا به طور ذهنی به خود تلقین كنیم.2-نگاه شماسعی كنید در حد امكان كمتر پلك بزنیدو حالت نگاهتان خونسرد باشد.3-ظاهر شمامجموعه شخصیت شما باید چنان آراسته باشد كه در همان گام نخست احساس اعتماد به نفستان را القا كند.4-پافشاری سرسختی و پافشاری خود را ابراز كنید.و نشان دهید كه مطمئن هستید به زودی تغییر عقیده خواهد داد · درست جمله سازی كنید:برای اینكه دیگرون براحتی منظور شما رو دریابند و بتوانند بروشنی آن را بیان كنید بی وقفه از هر گرایشی كه موجب فراموشی اصل اولیه جمله سازی می باشه پرهیز كن یعنی اصلی كه جمله یه فعل و یه فاعل و یه مسند میخواد.پس افكار خودتون رو كلمه كلمه شرح بدیدنهایت تلاش خودتون رو هم بكنید تا واژه ها و عبارتهای لازم را برای بیان دقیق افكارتان بیابید
طرح درمانی پیشنهادی پزشک به علت اصلی بروز اختلال گفتاری بستگی دارد و معاینه توسط متخصص اعصاب، متخصص گوش و حلق و بینی یا آسیب شناس گفتار و زبان را شامل میشود. پزشک بیمار را به آسیب شناس گفتار و زبان یا متخصص گفتاردرمانی معرفی میکند تا روش انجام تمرینهای تقویت کردن تارهای صوتی، افزایش کنترل صوتی، بهبود تلفظ و شمرده صحبت کردن و برقراری ارتباط به عنوان گوینده و شنونده را آموزش ببیند. در بعضی موارد از دستگاههای ارتباطی کمکی خاصی نیز استفاده میشود؛ برای مثال از بیمار خواسته میشود تا برای تبدیل پیام نوشتاری تایپ شده به گفتار از یک دستگاه الکترونیک کمک بگیرد. در موارد نادر انجام جراحی یا دیگر عملهای پزشکی ضرورت مییابد. درهر حال روش درمان هر نوع از اختلالهای گفتاری متفاوت با دیگری است. درمان اختلال گفتاری پزشک برای درمان اختلال گفتاری سعی میکند که علت اصلی بروز علائم را برطرف کند. برای مثال اگر زبان پریشی پیآمد سکته مغزی باشد، دارو درمانی، جراحی و جراحیهای بسته مغز تجویز و توصیه میشود. متخصص آسیب شناسی گفتار و زبان نیز ارزیابی شناختی ـ زبانی جامعی را انجام میدهد. برنامه درمان سکته مغزی با گفتار درمانی بر بهبود مهارتهایی که توسط سکته تحت تأثیر قرار گرفتهاند متمرکز بوده و به مناطق آسیبدیده بستگی دارد. درمان اختلال تکلم پزشک بیمار دچار اختلال دیزارتری را به شرکت در جلسات گفتار درمانی تشویق میکند. درمانگر تمرینهایی را برای بهتر کنترل کردن تنفس و افزایش هماهنگی زبان و لب آموزش میدهد. به علاوه اعضاء خانواده و اطرافیان نیز باید در مراعات حال بیمار شمردهتر سحبت کنند تا بیمار زمان کافی برای پاسخگویی و اظهار نظر داشته باشد. درمان اسپاسم صوتی هیچ درمان شناخته شدهای برای آواپریشی اسپاسم گونه وجود ندارد. با این حال پزشک درمانهایی را برای کاهش دادن علائم پیشنهاد میدهد، برای مثال تزریق بوتاکس (سم بوتولینوم) در تارهای صوتی یا جراحی آنها را پیشنهاد میدهد. این درمانها اسپاسمها را کاهش میدهد. درمان اختلالهای صوتی پزشک از بیمار میخواهد استفاده از تارهای صوتی را محدود کند تا فرصت لازم برای التیام یافتن فراهم شود یا از آسیب بیشتر جلوگیری شود. مصرف کافئین یا دیگر داروهای تحریک کننده تارهای صوتی نیز باید محدود شود. جراحی یا دیگر درمانهای صوتی نیز در موارد نادر ضرورت مییابد.
چگونگی پرورش و تمرین صداسازی بخش مهمی از زیبایی لحن(سبک) و موفقیت در تطبیق مقامات و آهنگها مربوط به صدا است. تولید صوت و صدا، که از حرکات هماهنگ و منظم اندام ها و عضلات صوتی به وجود میآید، جنبۀ فیزیولژیک دارد. صدا از جهات مختلف قابل تمرین و پرورش است. بنابراین هر کس میتواند با تمرینات صحیح صدای نسبتاً زیبا و جذابی داشته باشد. لذا توضیحات مختصری درباره اندام های صوتی و چگونگی پرورش و تمرین صدا لازم به نظر می رسد: یکم: آشنایی با اندام های صوتی: الف_ اندام ها و عضلات تولید کننده صوت که به فرمان دستگاه عصبی به حرکت در میآیند به ترتیب از این قرارند:
سلام خدمت دوستای گل متممی انتخاب های من از متن کتاب “اقتدارگرایی ایران در عصر قاجار” بیشتر ترکیبات و عبارات منفعل بود تا واژه، که البته آمارشونم بالا زد! تعدادیشون اینها بودن: حمایت فکری، فقدان قدردانی، خودانتقادی، فرافکنی، کار تشکیلاتی، دستیابی به اجماع فکری و رفتاری، مبتنی بر…، به تعویق انداختن، مصالحه، خود محوری وووو راستی منم دراین باب یه تمرینی به ذهنم رسید، میتونیم یکی از موضوعاتی رو که اخیرا درباره ش با کسی صحبت کردیم، یا اگه چیزی بود که درباره ش برای کسی توضیحی دادیم انتخاب کنیم، و بعد از یاداوری اینکه چیا گفته بودیم، بیایم یه توضیح بهتر با واژه های بهتر و قشنگتر براش آماده کنیم و برای دفعات بعد گوشه ی ذهنمون داشته باشیم، و البته حواسمونم باشه خیلی از کلمات جدید و قلمبه سلمبه و غریب هم استفاده نکنیم که مخاطب بجای فهم بیشتر و بهتر موضوع، تعجب کنه! مثلا خود بنده جدیدا یک کتابی میخونم که واقعا مشتاق بودم برای یکی دوتا از دوستام راجع بهش صحبت کنم و مکالماتمونو خییلی نامحسوس به سمت معرفی اون کتاب سوق میدادم :) خب معرفی خوبش برام خیلی مهم بود چون بسیار کتاب ارزشمندیه، اما هربار بعد از صحبت کردن راجع بهش احساس کردم اصلا حق مطلبو خوب ادا نکردم… و حالا راجع بهش فکر کردم و دارم یه معرفی خیلی بهتر و شیواتر با کلمات مناسبتر و رساتر براش آماده میکنم، که هم دوستام به درستی دستشون بیاد موضوعش چیه، هم ترغیب بشن بخونن، هم شاکله ی کلی حرفام چیز قشنگتری باشه و هم حق مطلب بخوبی ادا بشه :) درباره ی خیلی موضوعات دیگه مون هم میشه چنین شیوه ای رو استفاده کرد راستی ممنون از دوستان بخاطر کامنتای خوبشون زیر این پست، خیلی مفید بود.
یکی از مشکلاتی که افراد خجول و کمرو با آن رو به رو هستند، زمانی ست که در جمعی (خصوصاً جمع افراد غریبه) قرار می گیرند و احساس می کنند که حرفی برای گفتن ندارند و با سکوت طولانی شان، افراد حاضر، به خجول و کمرو بودن آنها پی می برند. اما واقعاً دلیل این سکوت طولانی چیست؟ اگر شما جزء یکی از همین افراد هستید و یا در اطرافیان تان اینگونه افراد را می شناسید، خواندن ادامه این نوشته را به شما پیشنهاد میکنم و الّا می توانید صفحه را ببندید و به ادامه کارهایتان بپردازید. آیا کم حرفی ذاتی است قبل از اینکه به دلایل کم حرفی بپردازیم، لازم است به نکته ای مهم اشاره کنم که بعضی افراد خوب صحبت کردن و جذاب سخن گفتن را ذاتی می دانند، در صورتی که اینطور نیست. لااقل برای من اینطور نبوده و برای خوب و جذاب صحبت کردن، در کلاس های آموزشی شرکت کرده ام. البته بعضی افراد در خانواده ای رشد می کنند که پدر و مادر آنها از فن بیان خوبی بهرمند هستند و توانایی بالایی در ارتباط گیری دارند و ما منکر این قضیه نمی شویم که بزرگ شدن فرزند در این خانواده بی تأثیر است. اما اگر کسی از این توانایی مهم برخوردار نیست، می تواند با آموزش آنها را بدست آورد.
اعتماد به نفس داشتن مهارت اعتماد به نفس یکی از لازمه های زندگی اجتماعی است. ما از کودکی تا آخرین روزهای زندگی خود به داشتن این مهارت نیاز داریم. زیرا این موضوع ارتباط بسیار مستقیمی با کیفیت و موفقیت زندگی ما دارد. در بسیاری از مواقع نبود اعتماد به نفس می تواند مسیر زندگی یک شخص را تغییر داده و از رسیدن به موفقیت بازدارد! موضوعی که می بایست به آن توجه داشته باشیم این است که افزایش اعتماد به نفس با یکسری راهکارهای علمی و عملی قابل دستیابی بوده و جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. در واقع اعتماد به نفس یک مهارت است و بصورت اکتسابی در طول زندگی هر شخص بدست می آید. حال اگر این مهارت پایین تر از حد لازم باشد با یکسری راهکارهای روانشناسی می توان آنرا افزایش داد. اعتماد به نفس چیست؟ اعتماد به نفس یا Self-Confidence یعنی قدرت نمایش توانایی ها در حد نیاز و خواسته فرد. یعنی اگر توانایی انجام یک کاری را داریم پس نیازی نیست نگران چیزهای دیگر باشیم. ممکن است اشتباه و یا آن چیزی که برخلاف خواسته ماست برای هر کسی که اعتماد بنفس بالایی دارد اتفاق بیافتد. اما نکته مهمتر اینجاست که با وجود اعتماد به نفس معمولا به چیزهایی که می خواهیم و می دانیم که می توانیم، می رسیم. اشخاصی که اعتماد به نفس پایینی دارند معمولا عکس العمل افراد دیگر را بهانه ای قرار می دهند برای توجیه عدم انجام کار! اما این تصور اشتباه است زیرا ما در نظر انسانهای دیگر آنقدر مهم نیستیم که خودمان تصور می کنیم. دانستن این موضوع کمک بسیار زیادی به ما خواهد کرد تا با آرامش و آسودگی زندگی کنیم. ضمنا زمانی که ما می دانیم موفقیت مان حتمی است نیازی به داشتن نگرانی نیست. چگونه مهارت خود را افزایش دهیم علت نبود اعتماد بنفس باید ریشه یابی شده و راهکار صحیحی برای رفع آن ارائه شود. معمولا بسیاری از این مشکلات ریشه در کودکی فرد داشته و تا زمانی که بصورت اصولی برطرف نشود همراه اوست. خوشبختانه بدست آوردن مهارتهایی نظیر اعتماد بنفس در هر مرحله ای از زندگی با یکسری راهکارهای علمی و عملی قابل دستیابی است. یکی از بهترین راهکارهای برای حل دائمی این مشکل مراجعه به مشاور روانشناس است. علت اینکه محیطی فراهم می شود تا بتوان در قالب کارگاه های افزایش مهارت های اجتماعی، مشکلات خود را برطرف نمود. مژده به شما که در حال مطالعه این مطلب هستید! شما می توانید با شرکت در کارگاه های روانشناسی خانم دکتر جبلی با محوریت افزایش مهارت های اجتماعی، مشکلات خود را برطرف نمایید. تاثیرات وجود اعتماد به نفس اعتماد به نفس داشتن مهارت اعتماد بنفس یک اصل اجتناب ناپذیر است. در صورتی که یک فرد این مهارت را داشته باشد خواهد توانست: به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند. در تحصیل و شغل موفق شود. مورد تحصین و تمجید افراد در جامعه قرار گیرد. از خود رضایت داشته و آرامش روحی روانی داشته باشد. و ده ها مورد دیگر …
چگونه قدرت درون خود را فعال کنیم ؟ اگر شناخت درستی از قدرت درون داشته باشید، آگاهانه و به طور موثر میتوانید از آن در مسیرهای گوناگون زندگی خود استفاده کنید و موفقیتهای بزرگی در کارنامه خود ثبت کنید. در این بخش میخواهیم به راهکارهای افزایش قدرت درون بپردازیم. برای تقویت قدرت درون اولین گام اساسی این است که باور کنید شما خود نیز یک خالق هستید. برای این منظور احتیاج دارید که خودتان را از بالا نگاه کنید و خود را دوست داشته باشید. با خودتان مهربان باشید. قدر تمام آنچه خداوند به شما اعطا کرده را بدانید. تشکر و قدردانی، دوست داشتن و دیدن آنچه که هستید، در شما حس شاد بودن را میآفریند و تنها با شادمانی است که میتوان آفرید و خالق قدرت درون بود. همه ما بخشی از وجودمان را باور داریم که توانستیم با آن چیزی به دست آوریم. این دقیقا باوری است که تعیین میکند ما موجودی هستیم با تواناییها و محدودیتهای خاص. حال من شما را از این موضوع که باورهایی وجود دارند که میتوانند شما را در مسیر موفقیت، شادمانی، سلامتی و تمام آنچه که آرزومند یا نیازمندش هستید قرار بدهد، مطلع میکنم. درست در اینجاست که میتوانیم با خود بالاتر و آگاهی آشنا شویم تا تمام برداشتی که تاکنون از ( من ) یا ( منیت ) که به طور معمول و در سطح عمومی فراگیر شده تغییر پیدا کند. در واقع ( خود بالاتر ) ما مفاهیم گستردهتری از ( من ) دارد، و به سختی میشود آن را جایگزین منی که عمری را صرفش کردیم را کرد، چون تاکنون ما خود را محدود میدانستیم و همواره بر این اساس زندگی کردیم. اولین گام این است که بدانید شما چه کسی هستید؟ از کجا آمدهاید؟ و به کجا میروید؟ همه ما از یک مبدا آمدهایم، بنابراین فکر میکنیم باید شبیه به چیزی باشیم که از آن به وجود آمدهایم. تائو ت چینگ، در کتابش میگوید: ( راهی که مینامیم، راه ابدی نیست ) در کتابی از دکتر وین دایر خواندم، آفریدگار در میان هر مخلوقی، تکهای از خود و روحی از طبیعت خود را به جای گذاشته است که به واسطه آن هر مخلوقی میتواند خالق باشد یعنی به جای اینکه منتظر باشید تا نیازهایتان از جایی دیگر تامین شود، میتوانید توسط قدرت فکر و روحتان کار کنید تا عناصری را که به آن نیاز دارید خودتان به دست آورید.
در هر سنی که باشیم، در هر شهر یا کشوری که باشیم، هر جایگاه اجتماعی که داشته باشیم و به طور خلاصه در هر شرایطی که باشیم، مودبانه حرف زدن کاملا می تواند زندگی لذت بخش تری را برای ما به وجود بیاورد. لذت بخش بودن به این معنا که وقتی می بینیم دیگران از صحبت کردن با ما می توانند انرژی بیشتری بگیرند و به تبع مودبانه حرف زدن ما آن ها هم مودب حرف می زنند و به ما بیشتر احترام می گذارند.مودبانه حرف زدن در این مقاله می خواهیم مطالبی که در مورد مودبانه حرف زدن کردن باید بدانیم را بیان کنیم. انتظار می رود در پایان این مقاله، از تعریف،اهمیت و نحوه مودبانه حرف زدن به خوبی آگاه باشیم و تا حد امکان سعی کنیم مطالب را به صورت کاربردی در زندگی پیاده کنیم. مودبانه حرف زدن به چه معنا است؟! اگر می خواهیم در مورد مودبانه حرف زدن بیشتر بدانیم، ابتدا باید من و شما به یک تعریف مشترک در زمینه مودب بودن برسیم. بنابراین هر جا در این مقاله سخنی از مودبانه حرف زدن و مودب بودن کردیم، منظورمان چیزی است که در این قسمت از مقاله توضیح می دهیم. از نظر عموم مردم ، کسی مودب هست که یک سری کلمات خاص را در صحبت هایش به کار نبرد. این درست هست، اما فقط بخشی از مودبانه حرف زدن مربوط به این جمله هست. فردی که مودب هست و یا بهتر است بگوییم مودب بودن را انتخاب کرده، ادب خودش را با انتخاب کلمات، انتخاب حرکات بدن و صورت و همچنین انتخاب لحن مناسب به دیگران نشان می دهد. بنابراین در این مقاله هر جا صحبت از مودبانه حرف زدن و مودب بودن کردیم، منظورمان فردی است که پیام و منظور خود را با بهترین کلمات، با بهترین لحن همراه با مناسب ترین و بهترین حرکات بدن خودش ارائه می کند. چطور مودب باشیم؟! با توجه به تعریفی که چند خط بالاتر انجام دادیم، حالا می خواهیم در این قسمت از مقاله کارهایی که باید برای مودبانه حرف زدن انجام دهیم را خاطر نشان کنیم. تداوم و پشتکار در انجام این تمرینات می تواند ما را در دیدگاه عموم فرد فوق العاده موقر تر و مودب تری نشان دهد. کلمات مناسب را به کار ببریم. اولین شرط مودبانه حرف زدن همانطور که حدس زده اید، این است که کلمات زشت را به کار نبریم. فحش ها مشخصا در این دسته قرار می گیرند ؛ اما دسته دیگری از کلمات هم شامل عبارات ممنوعه می شوند. کلمات و عباراتی که به اصطلاح “تیکه انداختن” محسوب می شوند. این را یادمان باشد که اگر می خواهیم فرد مودب تری جلوه کنیم، نباید حرف ما طوری باشد (یا به گونه ای گفته شود) که شخص یا اشخاصی آن را به خود بگیرد و از آن آزرده شود. بنابراین برای مودبانه حرف زدن، اولین کاری که باید انجام دهیم این است که کلمات زشت را به کار نبریم و پیامی که داریم را طوری بیان کنیم که افراد حاضر در آن جمع، احساس بدی از آن نداشته باشند. لحن مناسب در مودبانه حرف زدن. بهترین کلمات و بهترین عبارات هم با داشتن لحن نامناسب، یک بی احترامی بزرگ برای حضار محسوب می شود. با ساده ترین مثال این موضوع را برای شما شرح می دهیم.
لازم نیست همیشه برای انجام تمریناتی که به آرامش ذهن تان کمک می کند ، در حالت نشسته و ثابت باشید این تمرینات را می توان در خلال انجام کارهایروزانه هم انجام داد .طی سه دهه اخیر مطالعات گسترده بشر فواید حالتی را که به آن « ریلکس» گفته می شود ، به اثبات رسانده است . واکنشی که انسان هنگام آرامش از خود بروز می دهد ، یک نوع آسودگی ذهنی به همراه کاهش فشار خون، کند شدن میزان ضربان قلب و تنفس و همچنین شل شدن عضلات بدن است . ایجاد چنین شرایطی بسیار ساده است . اگر در چنین وضعیتی قرار گرفتید ، مطمئن باشید می توانید برای غلبه بر اضطراب هایتان بر بسیاری ازفشارهای عصبی ناشی از خشم ،چیره شوید . ایجاد چنین آرامشی برای بچه ها نیز مفید است . مطالعاتی که بر روی تعدادی از دانش آموزان یک مدرسه متوسطه درون شهری در آمریکا انجام شده است ، صحت این مساله را اثبات می کند . دراین مطالعات مشخص شد نمرات آن دسته از دانش آموزانی که « ریلکس »را آموخته اند ، بهتر شده و خلق و خوی کار کردن و انجام کارهای گروهی نیز درآنها بیشتر به چشم می آید . ●برای رسیدن به آرامش ذهن ، سه راهکار پیشنهاد می کنیم : ۱- تمرکز فکر ( ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ) این روش قدیمی ، اولین توصیه برای ایجاد آرامش کامل است . بدین صورت که ابتدا یک عبارت یا دعای کوتاه را که یادآوری آن به شما آرامش می دهد و دراعتقادات مذهبی تان ریشه دارد به خاطر داشته باشید . مثلا چیزهایی مثل یاد خدا یا اینکه خداوند همیشه یاور و پشتیبان ماست . سپس چشمهایتان را بسته و در وضعیتی آرام بنشینید و عضلاتتان را شل کنید : این کار را به ترتیب از پاهایتان شروع کنید و سپس به طرف رانها ، شکم ، شانه ، گردن و سپس سر ادامه دهید . به طوری که با هر بازدم کلمه یا عبارتی که باعث آرامشتان می شود را از ذهن بگذرانید . در ضمن وقتی افکار مزاحم به سراغتان می آید ، نگران نباشید و نسبت به آنها بی اهمیت باشید و سعی کنید به آرامی به مرور جمله ای که یادآوری آن به شما آرامش می داد ، برگردید . این تمرین را می توانید در وضعیتی مطلوب ، بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه انجام دهید و به یاد داشته باشید حتی ۵ دقیقه از این تمرین هم می تواند باعث ایجاد آرامش ذهنی و تجدید قوا در شما شود . اگر احساس می کنید باید حساب وقت را داشته باشید ، بهتر است یک ساعت البته نه ساعتی که روی زنگ تنظیم شده باشد ، کنارتان بگذارید . وقتی تمرکزتان به پایان رسید ، یک دقیقه در همان وضعیت آرام بنشینیدو سپس کارهای روزانه تان را از سر بگیرید . آ
سؤال : متاسفانه من دچار يك مشكل حاد هستم من در طول ساعات شبانه روز غير از اوقات خواب به شخصي فكر مي كنم در خيالم با حرف ميزنم هر موقعيتي كه تصور مي كنم او هم هست هر جا ميروم در تصوراتم به من توجه درد چندين بار خواسته ام از اين افكار خلاص شوم ولي نتوانسته ام او يك مرد ميانسال است من يك زن جوان هستم و متأهل و عاشق او هم نيستم ولي دوست دارم در خيالم او به من توجه نشان دهد چه كنم كه از اين بيماري نجات يابم خواهش مي كنم كمكم كنيد. جواب : با سلام حضور پرسشگر گرامي و سپاس از اينكه مركز ما را جهت پاسخگويي برگزيده ايد؛ قبل از پرداختن به اصل موضوع بايد عرض نمايم كه توضيحات شما در باره مسئله بسيار خلاصه است و ما براي راهنمايي شما به اطلاعاتي بيش از اين نيازمنديم، به عنوان مثال ما نياز به اطلاعاتي از قبيل پيش آيند هاي(مقدمه هاي) چنين حالاتي داريم، به معني اينكه چه چيزهايي مقدمه ي اين حالتهاي شما قرار مي گيرند و باعث
این افکار که معمولا شاد و خوشایند و همچنین امیدها و آرزوهای فرد است، مانند فیلمی جلوی چشمانش ظاهر شده و عبور میکنند. از میان موجودات روی زمین، معمولا انسانها خیالبافی میکنند و تحقیقات روی 2250 داوطلب نشان داده است مردم تقریبا 45 درصد از اوقات بیداریشان را به خیالبافی میپردازند. در نگاه اول، خیالبافی به نظر اثباتی بر تنبلی ذاتی انسان میآید. در حقیقت در فرهنگی که مردمانش پرکار و انرژی هستند، سرگردانی ذهن بیفایده و کشنده وقت در نظر گرفته میشود. افکاری که باید آنها را دور ریخت و حتی برخی روانشناسان بنام همچون فروید آن را صرفا وسیلهای برای فرار از کارهای روزمره زندگی میدانند. در این حالت فرد کارهایی را که باید انجام دهد با خیالبافی در واقع آرزو میکند که آنها را تمام و کمال انجام داده است. اما امروزه، روانشناسان و عصبشناسان معتقدند این سرگردانی ذهن نوعی ابزار شناختی و هوشیاری ضروری برای درک موقعیتمان در زندگی محسوب میشود. از طرفی وقتی روح ما بسیار خسته میشود و حقایق زندگی در آن لحظه خاص نمیتواند کمکی به ما بکند، مغزمان به دنبال مواردی میگردد که حقایق را از ما دور کرده تا لحظهای آرام بگیریم. درست است که گاهی اوقات برای فرار از مشکلات زندگی به خیالبافی روی میآوریم، اما این روش میتواند روشی سالم برای برخورد با شرایط و اوضاع خاصی باشد که از حد تحمل ما بالاتر است. خیالبافی به طور عادی منفی درنظرگرفته میشود، اما وقتی چند دقیقه به استراحت نیاز دارید و باید روح خسته و درماندهتان را اندکی التیام بخشید بسیار مفید است. در واقع یک خیالباف همچون چشمهای است که میتواند افکار جدید و حتی عجیب را به جریان ضمیر خودآگاه خود وارد کرده و نهتنها به سبب هیجان ناشی از تراوشات جالب ذهنیاش خستگی از تن به در کند، بلکه به گونهای مفید از آن بهره برد. خیالبافی بسته به روشی که شما آن را به کار ببرید، میتواند منفی یا مثبت باشد و در این مبحث به توضیح هردو جنبه پرداخته شده است. جنبههای منفی خیالبافی: خیالبافی که از حد و اندازه بگذرد نهتنها مفید نیست، بلکه میتواند به زندگیتان لطمه وارد کند. در حقیقت با بههمزدن تمرکزتان در اوقاتی که نیاز به تمرکز دارید، باعث میشوید موضوعات مهم زندگیتان را فراموش کنید و فقط در رویاها و آرزوهایتان غوطه ور شوید. اگر سرکار یا در حال انجام کار مهمی هستید، خیالبافی میتواند جلوی فعالیتهایتان را گرفته و از سرعت کارتان بکاهد و وقت با ارزشتان را تلف کند. حتی اگر در حال کار با دستگاههای سنگین و خطرناک هستید، ممکن است با کمکردن تمرکزتان سلامتتان را به خطر اندازد. خیالبافی دائمی برای سلامت ذهن بسیار مضر و ممکن است فرد نتواند دنیای خیال و واقعیت را از هم بخوبی جدا کند و گرفتاریاش چند برابر شود. همچنین ممکن است برخی مردم که دچار خشم مهارنشدهای هستند با خیالبافی منفی درصدد صدمه زدن به خود یا دیگران برآیند. جنبههای مثبت خیالبافی: میتوان از خیالبافی به نفع خود بهره برد. برای این کار باید در روز زمانهای خاصی برای خیالبافی در نظر گرفت. گرچه خیالبافی معمولا خود به خود پیش میآید، اما میتوان تاحد زیادی آن را کنترل کرد. زمان خاصی را درنظر بگیرید و به جایی ساکت رفته و به خیالبافی بپردازید. بسیاری از مردم زمانی که دچار اضطراب و ناراحتی میشوند با این روش میتوانند اندکی آرام بگیرند که بهترین کار برای رهایی از استرسهای پس از یک روز کاری است. خیالبافی و ذهن آرام: خیالبافی میتواند با دور کردن ذهنتان از واقعیتهای ملال آور زندگی و مشکلات روزانه به شما آرامش بخشیده و احساس خوبی در شما به وجود آورد. در حقیقت، خیالبافی اجازه میدهد وجودتان نفس کشیده و از واقعیات تلخ زندگی تاحدی دور بمانید و وقتی به واقعیت برگشتید، ذهنتان طراوت و نیروی تازهای گرفته و میتوانید دید تازهای نسبت به مشکلات پیدا کنید و حتی به راهحلهای خلاقانهای فکر کنید. گاهی اوقات کار کردن بیوقفه و طولانی شما را بسیار خسته و درمانده میکند به طوری که نمیتوانید به کارتان بدرستی بپردازید، در این لحظات خیالبافی بسیار مفید است و میتواند شما را غرق در تخیلات شیرین کرده و پس از آن شما با روحیهای تازه و آرامش بسیار دوباره کارتان را از سر بگیرید. خیالبافی و کشمکش: برخی مردم هنگام رویارویی با مشکلاتشان به خیالبافی میپردازند. در حقیقت به این روش خیالبافی سازماندهی شده میگویند. این خیالبافی نوعی تصویرسازی ذهنی برای بررسی روشهای مقابله با مشکلات موجود یا احتمالی است. فرد با استفاده از این روش میتواند شرایط متفاوتی را در ذهن درنظر گرفته و خود را در برابر اتفاقهای گوناگون ناخوشایند آماده سازد. مثلا ممکن است در ذهن خود تصور کند یک نفر در خیابان قصد ی از او را دارد، سپس با استفاده از خیالبافی چند سناریو در ذهن خود ساخته و با کمک آنها خود را برای رویارویی با چنین حادثه احتمالی آماده میکند. خیالبافی و روابط : جنبه مثبت دیگر خیالبافی کمک به فرد در حفظ روابطش است. مثلا وقتی همسران یا دوستان از یکدیگر به دلایلی دور میشوند با کمک خیالبافی و تصور خیالی کنار یکدیگر بودن میتوانند احساس کنند هنوز کنار هم هستند. این روش بویژه برای همسران جهت حفظ احساس نزدیکی بینشان (در شرایطی که به اجبار از هم دور هستند) بسیار مهم و ضروری است. شما میتوانید لحظاتی را که کنار یکدیگر بودید به یاد آورده یا اینکه با خود فکر کنید اگر در آینده میخواستید جایی بروید، کجا میرفتید و چه میکردید و با این افکار خیالبافی کنید. اگر به سبب نقل مکان از دایره دوستانتان دور ماندهاید و این موضوع عذابتان میدهد، گاهی با خود بیندیشید اگر هنوز نزد آنها بودید چه میکردید. گرچه خیالبافی مانند واقعیت نیست، اما کمک میکند احساس خوبی داشته باشید. خیالبافی و ثمربخشی: خیالبافی میتواند روشی کارآمد برای افزایش بهرهوری محسوب شود. اگر روزانه چند دقیقه در خصوص مشکلی که دارید خیالبافی کنید ممکن است به روشهای متفاوت حل مشکل دست یابید. این کار موجب بالا بردن روحیهتان شده و اوضاع روحیتان به حد مطلوب برسد. شما هرقدر احساس خوبی داشته باشید فعالتر و موثرتر عمل خواهید کرد و برای به اتمام رساندن کار یا وظیفهای که به شما محول شده است، انگیزه بیشتری پیدا میکنید و سریعتر سراغ فعالیت و تلاشی دیگر میروید. خیالبافی و اهداف: از آنجا که خیالبافی به حفظ انگیزه و ثمربخشیتان کمک میکند، باعث میشود زودتر به اهدافتان دست یابید. تصویرسازی موفقیت معمولا نقش مهمی در ایجاد اشتیاق برای رسیدن به مقصد دارد. در واقع تصویرسازی موفقیت، روش متداولی است که به وسیله بازیگران، ورزشکاران و دیگر افراد حرفهای که جامعه آنها را موفق میداند، انجام میشود. خیالبافی و تمرکز حواس: اگر هدف شما نوشتن مطلبی کمدی برای تلویزیون است، اما تاکنون چنین کاری نکردهاید، میتوانید خودتان را تصور کنید که نویسنده این مطالب شدهاید و انگیزه کار و تلاش در این زمینه را در خود بالا ببرید و خواهید دید سرانجام به آنچه دوست داشتید، خواهید رسید. این موضوع برای هرکار دیگر هم صحت دارد. شما میتوانید با خیالبافی درخصوص هدفتان ذهنتان را به روی آن معطوف کرده و حتی به اهداف متعالیتر بیندیشید. هرچه بیشتر به هدفتان فکر کنید، بیشتر روی آن متمرکز میشوید و احتمال اینکه به آن زودتر برسید بسیار بیشتر خواهد شد. گرچه خیالبافی به طور کلی نوعی ویژگی منفی در نظر گرفته میشود، اما با استفاده از تکنیکهای فوق میتوانید از آن به نفع خود استفاده کنید. خیالبافی نهتنها خلاقیت و مهارت حل مشکل را در شما افزایش میدهد، بلکه به شما کمک میکند روی وظیفهای خاص متمرکز شوید و از آن برای رسیدن به اهداف نهاییتان استفاده کنید. پس نگران نباشید، گاهی اوقات خیالبافی کنید!
۲. تقویت دیافراگم برای رفع لرزش صدا وقتی بدانیم که دیافراگم چیست و کجا قرار دارد، بهتر میتوانیم آن را تقویت کنیم. مثلا وقتی از حمام خارج میشوید و دور خود حوله میپیچید، تمرینی نیز برای قوت بخشیدن به دیافراگم انجام بدهید: سعی کنید ضمن اینکه حوله دور کمرتان بستهاید، طوری نفس خود را رو به داخل ببرید که حوله باز شود. این کار باید طوری صورت بگیرد که شانهها و سینهتان ثابت باشد و رو به بالا حرکت نکند. وقتی از دیافراگم نفس میکشید، صدایتان بلندتر و قویتر میشود و دیگر خبری از لرزش صدا نخواهد بود. ۳. خروج بازدم بهتندی برای سرعت بخشیدن به تنفس لرزش صدا- تنفس عمیق به کمک دیافراگم نفس خود را به درون حبس کنید و سپس نفستان را از میان دندانها به بیرون بدهید. البته این کارها را باید در شرایطی انجام بدهید که صاف و مستقیم ایستادهاید. این تمرین را ۱۰ بار تکرار کنید. این کار باعث میشود دیافراگمتان قوی و لرزش صدا رفع بشود. ۴. تمرینات صدا برای گسترش وسعت آن یکی از روشهایی که باعث میشود هنگام صحبت کردن، صدایتان نلرزد، بالا بردن وسعت تُن و لحن صدا است. لرزش صدا در برخی از افراد توأم با شکست کلمات در هنگام ادای آنهاست. با انجام تمرینات زیر تا حد زیادی از بروز این مشکلات جلوگیری خواهید کرد: با گفتن این آوا به صدای خود تمرین بدهید: «امم… ممم» این آوا شبیه صوتی است که هنگام ابراز خوشمزه بودن غذا بهکار میبرید. «امم… مم» یا «امم… همممم». یادتان باشد در خلال انجام این تمرین، از دیافراگم تنفس کنید و به کمک نفسهایتان این اصوات را بلند از دهان خارج کنید. این تمرین را ۵ بار تکرار کنید. این حرکت هم بامزه است و هم بسیار مفید. چند بار پشت سر هم بگویید: «نِی نِی نِی نِی…. ». این اصوات را با صدایی پایین از دهان خارج کنید و به مرور صدایتان را بالا ببرید. چندین مرتبه با خود بگویید: «اووو….اییییی». سعی کنید بلندی صدایتان را در حین ادای این اصوات کم و زیاد کنید. بگویید: «ممممممم…. ». این کار را تا زمانی انجام بدهید که نفستان یاری میکند. در طول گفتن این حروف به زنگ صدا در ناحیه دهان و حالت چهره دقت کنید. این حرکت را نیز ۵ بار تکرار بفرمایید.
به هر حال اگر با ترس خود مشکل دارید و فکر می گنید از حد طبیعی فراتر رفته، نباید به قرصها اعتماد کنید. در عوض ، باید به روشهای اصلاح روانشناختی قابل اعتماد و بی ضرر متوسل شد. در این درس ضمن تعریف ترس، با مؤلفههای ترس و راههای مدیریت، غلبه و مهار ترس آشنا میشوید. ترس چیست؟ مفاهیم روانشناختی ترس را یک احساس اساسی و عادی می دانند که در فرد به همان شیوه عصبانیت ، شادی یا غم و اندوه در فرد ظاهر می شود. بر اساس داده های حاصل از مطالعات روانشناسی ، می توان نتیجه گرفت که ترس در موقعیت هایی ظاهر می شود که به عنوان تهدید ، ناشناخته ، کنترل نشده و ناخوشایند ارزیابی می شوند. مطالعات بیولوژیکی همچنین تأیید کرده است که ترس نوعی واکنش طبیعی است که در بدن ما جاسازی شده است، و از نظر زیست شناختی نوعی واکنش واضح و خوب است. در دوره هایی از مراحل خاص تکامل ما، ترس به طور مرتب ظاهر میشود و از حد مجاز نمیکند ، به عنوان مثال ترس در کودکان خردسال هنگام دیدن غریبهها. تجربیات ترس می تواند خود را در اشکال مختلف نشان دهد. تقریباً همه ما تا به حال ترس و وحشت ناگهانی را تجربه کردهایم. به عنوان مثال ، در یک موقعیت خطرناک در خیابان، بروز ناگهانی ترس با ضربان شدید قلب، فکر "چگونگی جلوگیری از چنین وضعیتی در آینده" و احساس "لازم است که برای آرام شدن از این وضعیت خارج شوید" مشخص است. پر بَسامدترین ترسها کدامند؟ به جز ترس از خطرات عینی، بسیاری از ترسهای ما ناشی از رویدادهایی در آینده، تغییرات جسمی، ناشناختهها و مشکلات عاطفی است. در ادامه به برخی از پر بسامدترین ترسها که از مطالعات جامعهشناختیِ چالشهای زندگی در شهرهای مدرن بدست آمده اشاره می کنیم. ترس از تنهایی این احساس ناشی از این واقعیت است که فرد نمیتواند مدت طولانی در تنهایی باشد. بسیاری از افراد همانطور که عادت دارند در جامعه زندگی کنند، مستعد این نوع ترس هستند. در زندگی بسیاری از افراد اتفاق افتاده است که پس از مشاجره یا درگیری با دوست خود، اغلب شروع به ترس از این میکنند که نکند دیگران او را ترک کنند و تنها بمانند. این اندیشه منفی باعث میشود که در سایر روابط خود نیز دچار شک شده و در دوری باطل گرفتار آید که حاصل آن دوری از دیگران و تنهایی است. مبارزه با چنین اندیشهای ممکن و ضروری است. سعی کنید خود را بیشتر دوست داشته باشید ، به ویژگیهای شخصیت خود ارزش دهید و مرتباً بهبود پیدا کنید. ترس از مرگ یکی از ترسهایی که در جوامع مدرن و خصوصا در میان جوانان زیاد دیده می شود ترس از مرگ است. این ترس خصوصا زمانی رخ میدهد که کسی از اطرافیان بمیرد یا در موقعیتهایی مثل جنگ یا بیماریهای همهگیری چون کرونا که با تعداد بالای مرگ و میر در جامعه مواجه هستیم. مرگ ناشناخته است، بنابراین بسیاری نمیخواهند با آن چه راز و رمزش برای آنها باقی مانده است، روبرو شوند. این افراد دائما علاوه بر ترس از مرگ خود، نگران اند که اتفاق بدی برای خانوادهشان رخ دهد. غلبه بر این نوع ترس کار سادهای نیست. در برخی موارد ، افراد حتی به کمک متخصصان نیز احتیاج دارند. البته اگر شما فقط غریزه حفظ خود را دارید ، هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد. ترس از پیرشدن اگر احساس ترس از تنها بودن و ترس از مردن دارید، به زودی میترسید که سریع پیر شوید. اصولاً این ترس از آنجا ناشی میشود که شما هیچ چیز خوبی در زندگی افراد سالخورده نمیبینید. همچنین، مردم به دلیل اینکه در سالمندان بیماریهای غیر قابل تحمل و دردهایی مزمن ایجاد می شود، از پیر شدن میترسند. این نوع ترس را میتوان به شرح زیر برطرف کرد: عجله نکنید، شما همچنان از نظر جسم و روح جوان هستید. به آنچه در انتظار 30-40 سال دیگر شما نیست فکر نکنید. نگاهی به اطراف بیندازید، زیرا افراد سالخوردهای وجود دارند که حتی در سن 80 سالگی همچنان با انرژی و از نظر بهداشتی سالم باقی می مانند.
( ارائه چیست و چگونه در آن بهترین باشیم؟ ) یک ارائه میتواند از صحبتی کوتاه برای گروه کوچکی از همکاران و آشنایان، تا یک سخنرانی طولانی برای گروهی از افراد غریبه متغیر باشد. نوع و تعداد حضار، رسمی یا غیررسمی بودن، کوچک یا بزرگ بودن فرقی نمیکند؛ بهترین ارائه قادر است شنوندگان را نسبت به موضوع مطلع و علاقهمند نماید. آنها میخواهند راجع به موضوع بیشتر بدانند و اغلب نظرات و سوالاتی دارند. برعکس، یک ارائه بد شنونده را خسته یا گیج کرده و اغلب باعث میشود فکر کند که چرا وقت خود را اینگونه هدر داده است. ارائه ضعیف از اهمیت موضوع میکاهد و میتواند برای شهرت ارائه کننده زیانبار باشد. ارائه ها علاوه بر تفاوت در مدت و شکل، میتوانند در شیوه نیز متفاوت باشند. هدف اصلی یک عرضه مبادله نظرات و اطلاعات است. ابزار مؤثر مبادله نظرات و اطلاعات میتواند متفاوت بوده و شامل ترغیب، راهنمایی، القاء، یا سرگرمی باشد. بدون توجه به مدت، شکل، یا هدف، ارائه ها ابزار مهم و مفیدی در تمام عرصههای کسب و کار هستند. با وجود اهمیت آنها، تعجب برانگیز است که تنها کلاسهای معدودی در رابطه با چگونگی ارائه مؤثر در دسترس هستند. در شرکتها معمولا عرضه به یک نفر محول شده، و سپس وی را به میل خود میگذارند. تعجبی ندارد که بسیاری از افراد از صحبت در یک جمع عمومی به عنوان بزرگترین ترسشان یاد میکنند. در پکیج جامع دیجیتال مارکتینگ تخصصی نوکارتو میتوانید پیرامون موضوعهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، اطلاعات جامعی را بهدست بیاورید. ارائه کردن یا ارائه نکردن اولین و مهمترین سوال این است که آیا این عرضه اختیاری است یا اامی. اگر اختیاری است شما باید پیش از موافقت برای عرضه چند سوال مهم از خود بپرسید. آماده سازی برای یک ارائه زمان میبرد. یک تخمین ساده برای یک ارائه مؤثر این است که برای هر دقیقه عرضه به ۳۰ تا ۶۰ دقیقه زمان آمادهسازی نیاز داریم. آیا پیش از ارائه زمان کافی برای آمادهسازی کامل دارید؟ به علاوه، آیا در مورد موضوع علاقهمند، هیجانزده، و به اندازه کافی مطلع هستید تا ارائه مؤثر و هیجانانگیزی داشته باشید؟ اگر پاسخ به هر یک از این سؤالات به وضوح «نه» است، شما جدا باید پیشنهاد ارائه را رد کنید. ترس از کنفرانس در دانشگاه
در مقاله چگونه خجالت را کنار بگذاریم میخوانید خجالت چیست؟ ویژگی های افراد خجالتی راه های از بین بردن خجالتی بودن (10 تکنیک طلایی برای از بین بردن خجالت و کمرویی) اگر شما از مانع بزرگ خجالت عبور کردید که بهتان تبریک میگویم. چون گام بلندی برای رسیدن به موفقیت برداشتید. اما اگر هنوز درگیر این مشکل هستید، بهتان توصیه میکنم حتماً برای رفع آن اقدام کنید. حتی از همین الآن! چون شاید تا یک ساعت دیگر خجالت بازهم یک موقعیت خوب و درجه یک را ازتان بگیرد. پس با این مقاله همراه باشید تا به خاطر کمرو بودنتان، دوباره موقعیت و فرصت مهمی را برای رسیدن به موفقیت از دست ندهید… حتماً بخوانید: راه های افزایش اعتماد به نفس خجالت چیست؟ لغت نامه دهخدا درباره معنی خجالت میگوید: شرم، شرمساری، شرمندگی و خود کم پنداشتن. به نظر ویکی پدیا خجالت یک عاطفه اجتماعی است که در روابط اجتماعی ظاهر میشود. اما اگر بخواهیم به زبان ساده تر آن را بررسی و تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم که خجالت کشیدن یعنی “نداشتن توانایی و اعتماد به نفس در برقراری ارتباط” با این تعریف احتمالاً متوجه شده اید که یک فرد خجالتی هستید یا نه. درست میگویم؟ اگر فردی خجالتی هستید، که حتماً تا انتها این مقاله را مطالعه کنید. چرا که قرار است 10 تکنیک ساده و کاربردی برای رفع مشکل خجالت بیان کنیم. اما اگر هنوز هم فکر میکنید فردی خجالتی نیستید، حتماً نگاهی به ویژگی های افراد خجاتی که در ادامه برایتان نقل کرده ام بیندازید تا خیالتان از این بابت راحت شود و یا اگر فهمیدید خجالتی هستید، بتوانید آن را به راحتی از بین ببرید…
مهارت های خوب صحبت کردن و فن بیان موضوع بسیار مهمی است که هر انسان موفقی باید آن را کسب کند . فن بیان در همان توان سخن گفتن (در هر شرایط و زمان) است. اگر می خواهید با دوستان خود ارتباط خوبی برقرار کنید، روابط عمومی خوبی داشته باشید، منظور خود را به خوبی به مخاطبانتان منتقل کنید و همچنین کاری کنید که بقیه از همنشینی و صحبت با شما لذت ببرند باید «فن بیان» خوبی داشته باشید. در این بخش از نمناک راه های افزایش مهارت فن بیان را آورده ایم. برای افزایش مهارت فن بیان چه کنیم؟ گوش دادن برای داشتن فن بیان خوب باید به نوع صحبت کردن دیگران توجه کنیم و به حرف های آنها خوب گوش دهیم بنابراین به صحبت های دیگران توجه کنید، لحن شان، ریتم و ببنید و دریابید رمز عالی بودن فن بیان آنها چیست؟ فن بیان خوب اعتماد به نفس برای داشتن فن بیان خوب و روان صحبت کردن با دیگران، اعتماد به نفس خو د را بالا ببرید. داشتن اعتماد به نفس بالا سبب می شود که هنگام سخنرانی به موضوع مسلط شوید و در برابر هر ذهنیتی که به شما ناتوانی را القا می کند ایستادگی کرده و خو د را کاماً مسلط و توانا بشمارید و به خود تلقین کنید که توانا، قادر، مسلط بر خود، سخنرانی ماهر و زبر دست هستید. مطالعه مطالعه کتابهای گوناگون سبب می شود تا با واژه ها و کلمات و جمله بندی های مختلف بیشتر آشنا شوید و هنگام نیاز از آن استفاده کنید و سطح قدرت و توان خو د را بالا ببرید. مدیریت استرس مدیریت استرس و اضطراب از جمله کمک کننده ترین مهارت ها برای داشتن فن بیان خوب است زیرا مهارت مدیریت استرس و کنترل هیجانات درونی سبب می شود تمرکز فکری سخنران بر روی ارائه اطلاعات افزایش یابد. مهارت کنترل حجم صدا برای داشتن فن بیان خوب صدای شما باید رسا و واضح باشد یعنی صدا شما نباید لرزش داشته باشد و حجم صدا به صورت نا منظم و نا موزون باشد تا مخاطب به شنیدن مطالب شما علاقمند شود. تلفظ صحیح کلمات و شمرده صحبت کردن برای کنترل بیشتر بر روی سخنرانی باید کلمات را دقیق و صحیح تلفظ نمایید زیرا عجله در ارائه و بیان مطالب باعث از بین رفتن رشته تفکرات مخاطب می شود. شمرده صحبت کردن به نفوذ کلام شما کمک می کند و سبب می شود کلمات به صورت مناسب در جای مناسب در ذهن شنوندگان بنشیند.